دوشنبه ۲۸ آذر ۰۱ ۱۴:۵۵ ۲ بازديد
معیار Time on Page در سئو وبسایت چه قدر التفات دارااست؟
قبل از اینکه در مورد ترازو TOP (Time on Page) یا همان Average Time on Page کلام کنیم، بهتر هست یه خرده در ارتباط معیارهای بهینه سازی وبسایت توضیح داده شود. معیارهای بهینه سازی سایت تنها برای بهینهسازی وبسایت مهم نیست. در دیجیتال مارکتینگ هم مهم است و به مارکتر برای تصمیمگیری کمک میکند. برخی از معیارهای seo برای به حساب آوردن موفقیت دکانهای اینترنتی نیز کاربرد دارند.
برای مثال، برای گوگل مهم میباشد که تارنما شما بازدیدکنندهی زیادی (Site traffic) داشته باشد. چرا تعداد بازدیدکننده برای گوگل اساسی است؟ چون آرم می دهد کاربران از سایت راضی می باشند و وبسایت توانسته میباشد چیزی را که کاربران دنبالش میشوند به آنها عرضه کند. پس، یکیاز معیارهای سئو میشود تعداد بازدیدکنندگان وب سایت. از طرف دیگر، بازدیدکنندهی بیشتر برای تارنما فروشگاهی یعنی مشتری بالقوهی بیشتر.
سوال مهمی که باید به آن جواب اعطا کرد این می باشد که
معیارها seo سایت از کجا میآیند؟
دارای تخصص سئو با پیش گویی استانداردهای موتورهای جستجو (که تا ۲۰۰ آیتم هم میرسد) تارنما را بهینه سازی میکند. معیارهای بهینه سازی سایت برای بررسی و اندازهگیری آن استاندارها استعمال میگردند. با اینکه همگیی استانداردها کمی نیستند، برای سنجش مفاد کیفی (مثل تجربیات استفاده کننده وب سایت و کاغذ) هم می شود از تیمای از یکسری میزان کمک گرفت.
در ابزارهای بهینه سازی وب سایت (گوگل سرچ کنسول و گوگل آنالتیکس) اطلاعات و دادههای بسیار زیادی وجود دارااست. از تعداد بازدیدکننده تمام وبسایت و هر صفحه از وبسایت گرفته تا اینکه مخاطب با چه دستگاهی (تلفن همراه یا لبتاپ) وارد سایت شده است. متخصص seo نه وقت داراست و نه می تواند همگیی آن دادهها را زیر لحاظ بگیرد و بررسی کند. پس، بدون چاره است تعیین کند و متناسب با سایتی که باید seo شود و وضعیت و ویژگیهای آن یکسری واحد سنجش را برای خودش در حق تقدم قرار دهد.
علاوه بر آن معیارها، در تارنماهای مرجع seo معیارهای مختلفی (در بعضا منابع تا ۱۵ معیار) با عنوان مهمترین معیارهای بهینه سازی تارنما ذکر شده شدهاست. اما گزینه اینجاست که آن معیارها واقعا مهم میباشند؟ واحد سنجش وقتی که هر کاربر در یک شیت از وب سایت میگذراند، میزان معروفی میباشد که در برخی از منابع فی مابین مهمترین معیارها مذکور است. البته واقعیت این میباشد که آن ترازو در بهینه سازی وبسایت چندان اساسی و یاریکننده نیست.
ترازو (معدل) مجال سپری شده در برگه
Time on page یک ترازو هنگامی میباشد که با فرمولی مشخص و معلوم به حساب آوردن میگردد. مهمترین چیزی که درخصوص این میزان در بعضی منابع وجود دارد همان فرمول میباشد. البته به فرمول نیازی نیست چون گوگل آنالتیکس خودش آن را محاسبه و در ستونی منحصربهفرد نمایش میدهد. بعضا از کارشناسان گمان میکنند چون گوگل آنالتیکس معدل زمان سپری شده در کاغذ را نشان می دهد، آن ترازو به طبع مهم میباشد.
time on page in GA
گوگل تا به اکنون رسما اعلام نکرده می باشد که time on page را یک فاکتور برای seo به حساب میاورد. اما، گوگل معمولا در زمینهی کل فاکتورها و معیارها لحاظ رسمی نمیدهد. ولی میشود نمونههایی از اظهارنظر درباره ی برخی از معیارها را پیدا کرد. مثلا، از Matt Cutts نقل شدهاست که bounce rate (نرخ پرش) برای گوگل اصلی نیست.
چرا می بایست برای متخصص سئو مهم باشد یک مخاطب چهقدر در یک کاغذ باقیمانده میباشد؟ متخصص سئو یا دیجیتال مارکتر چه چیزی را با درک کردن آن زمان میفهمد؟ برای یافتن پاسخ باید به فرمول احتسابی آن میزان توجه کرد. چون تعالیترین اشکال و دلیلی که نشانه میدهد آن واحد سنجش دقیق نیست و نمیشود از آن در بررسی ها کمک گرفت، در فرمولش پنهان میباشد.
نقص ترازو Time on Page چیست؟
من ساعت ۱۵ وارد ورقهای از وب سایت میشوم. ساعت ۱۵:۰۵ روی یک کدام از لینک و پیوندهای آن برگه کلیک میکنم و به برگهی دیگری میروم. مجال سپری شده در شیتی من ۵ دقیقه بوده می باشد. اما اگر روی هیچ لینکی کلیک نکنم و برگه را ببندم، از نظر گوگل آنالتیکس مجال سپری شده صفر میباشد. آنالتیکس فرصتهای سپری شده در شرایط نخستین را جمع، و تقسیم بر تعداد بازدیدکنندگانی که به آن برگه راز زدند میکند تا معدل زمان سپری شدهی کاربران آن صفحه به دست آید.
پس، با توجه به آن فرمول، واحد سنجش Time on page اخلاق کاربری را که
از سرچ گوگل به یکی محتواهای تارنما که از جمله در خط دوم میباشد رسیده، آن را خوانده و از کاغذ خارج شده اما یک هفته بعد از آن به سایت برگشته و از سایت خرید کرده است، هیچ یا صفر ثبت میکند. در حالی که، آن برگه بهینه شده و کاربر را هم تبدیل به مشتری کرده است.
وارد همان صفحه شده، محتوای برگه را تا پایان خوانده و کامنت نهاده و جدید لینک آن شیت را در سوشال مدیا به اشتراک گذارده البته روی هیچ لینکی در آن برگه کلیک نکرده میباشد، باز هم هیچ یا صفر ثبت میکند.
پس، کارشناس seo چیزی را که مستقیما بر seo وبسایت (مثل اشتراک گذاشتن پیوند در سوشال مدیا و کامنت گذاشتن) اثر میگذارد از آن معیار نمیفهمد. درک کردن آن فرصت به به حساب آوردن و بهبود استراتژیهای سئو کمکی نمیکند. در حالی که، به عنوان مثال، تعداد بک لینکهای ذیل به سایت و محتواهای آن به دارای تخصص seo میگوید که بایستی استراتژی لینک و پیوند سازی خارجی را تغییر و تحول دهد.
time on page formula
عدهبندی و بهرهگیری
۱. معدل زمان سپری شده در برگه تصویر کامل و دقیقی از کردار کاربران را به دارای تخصص سئو و حتی مارکتر نشانه نمیدهد. چون به آن ها نمیگوید که ماندن یا نماندن استفاده کننده در صفحه به چه علتی بوده میباشد و چه چیزهایی باید تغییر کند.
۲. آیا معیار Time on Page را تمامیی کارشناسان seo باید نادیده بگیرند؟ خیر!
۳. دارای تخصص بهینه سازی می بایست با تمامیی معیارها آشنا باشد. البته اینکه کدام معیارها را برای رسیدگی، بررسی و تصمیمگیری در حق تقدم قرار میدهد؛ به سایتی که سئو میکند، نوع استحصالوکار و اهدافی که صاحبکار برای او تعیین کرده است بستگی دارد.
۴. صحت دارد که ابزارها و دادههای آنها در سئو وب سایت بسیار بسیار کمککننده می باشند، اما دارای تخصص سئو می بایست خیال بگیرد چطور به هر داده نگاه و از آن استفاده کند.
۵. شاید برای سایتی و نقص خاصی که دارااست، واحد سنجش Time on Page در کنار سایر دادهها و اطلاعات به دسته سئو و مارکتینگ کمک کند تا طریقحلی برای اختلال بیابند.
۶. در یادگرفتن بهینه سازی هم شغل با ابزارها فراگیری داده می گردد و هم طرزهای محاسبه دادههای آنها.
- ۰ ۰
- ۰ نظر